پلیس
پلیس، پاسبان یا شهربان[۱] (به انگلیسی: Police)، به کسی که اجرای قانون در یک جامعه از یک کشور را به عهده دارد، گفته می شود. این اسم از کلمه یونانی πόλις به معنی شهر، گرفته شدهاست.[۲]
هر نیروی داوطلب پلیس، علاوه بر تمرینات فیزیکی و آمادگی جسمانی و سیبل حرفهای مانند کشتی آزاد باید در زمینههایی مانند رانندگی، علم کامپیوتر، مهارتهای تکنیکی و تاکتیکی، اسلحهشناسی، مردمشناسی، حقوق مدنی، جرمشناسی و مبارزه با تبعیض نژادی، آموزش ببیند.
تاریخچه پلیس در ایران
[ویرایش]ایران در بیش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشیان اولین بنیانگذار سیستم حکومتی گسترده امپراتوری میباشد. از آنجا که هر حکومتی نیازمند به نظم و امنیت میباشد در نتیجه کشور ایران انواع سیستمهای ایجاد نظم و امنیت را در طی تاریخ مورد آزمایش قرار دادهاست.[۳]
اما پلیس نوین در ایران حدود ۱۴۰ سال پیش توسط ناصرالدین شاه که به اروپا سفر کرده بود آموخت و با استخدام کردن یک مستشار بلژیکی این سیستم نوین پاسبانی را پایهگذاری کرد.[۳]
پلیس ایران به دو قسمت ژاندارمری و شهربانی تقسیم میشد.[۳]
در ایران پلیسها به چند دسته پلیس یونیفرمدار، پلیس بزرگراه، یگان ویژه، پلیس نظامی و پلیس مخفی تقسیم میشوند.
این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
نام پلیس در زمانهای مختلف تاریخ
[ویرایش]- دوره اسلامی: محتسب، شرطه، شحنه، معاون، متوالیالشرطه، صاحبالجسر، امرالجسر (امرالجسرین)، درابون، عامله الشرطه، والی الحرب، عسس، عسشباشی، حاکم، حافظ، صاحبالمدینه، صاحباللیل، طوافاللیل، احداث
- دوره صفوی: دیوان بیگی داروغه، میرشب گزمه، شبگرد، پاکار، کشیکچیان دربندها، محتسبالممالک، کلانتر، ادارهاحداث
- دوره افشاریه: داروغه، کدخدا، سرهنگ، خلیفه، نواب، پاسبان
- دوره زندیه: داروغه، کلانتر، محتسب، نقیب، میرشب، گزمه
- دوره قاجار: نسقچی، فراشباشی، دهباشی، پنجاهباشی، یوزباشی، میرغضب (ماموراعدام)، گزمه، میرشب شبگرد، داروغه، کلانتر
- دوره پهلوی: پاسبان، ژاندارم، پلیس، آژان
- دوره جمهوری اسلامی ایران:کمیته انقلاب اسلامی، فرماندهی انتظامی (فراجا)، پلیس، ضابط قضایی
واژه پاسوَر
[ویرایش]پس از آنکه در ابتدای انقلاب ایران واژهای برای جایگزینی «پلیس» پیدا نشد، در سال ۱۳۸۸ واژه پارسی «پاسور» از سوی نیروی انتظامی ایران جایگزین واژه «پلیس» شد.[۴] واژه «پاسور» در لغتنامه دهخدا به معنای پلیس است. بر همین اساس این واژه مرکب از «پاس» به معنی نگهبانی و «ور» از ریشه ورزیدن است.[۴] بااینحال هیچگاه از این واژه به صورت رسمی و غیررسمی استفاده نشد و برخی علت عدم رواج آن را شباهت این واژه به «پاسور» میدانند.
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ فرهنگ معین تک جلدی مدخل پلیس صفحه ۲۵۹ انتشارات سرایش964-92035-6-7
- ↑ "police". Etymology Dictionary (به انگلیسی). Retrieved 2018-08-21.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ «Iran Police». پرتال پلیس ایران. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ آوریل ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۶ آوریل ۲۰۰۹.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ «پلیس ایران، "پاس ور" شد». بیبیسی فارسی. ۱۱ اسفند ۱۳۸۸. دریافتشده در ۱۸ اسفند ۱۳۹۳.