هال
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- سانسکریت
آوایش
[ویرایش]- /هال/
اسم
[ویرایش]هال
- راهرو، سرسرا، تالار بزرگ که معمولاً به بخشهای داخلی راه دارد.
- واژه هال معادل ابجد ۳۶ تعداد حروف ۳.
- میلههای ساخته شده از سنگ و گچ در کنارههای میدان چوگان بازی.
- تلفظ هال نقش دستوری اسم ترکیب. مٲخوذ از سنسکریت.
- (زیستشناسی قدیم): مختصات.
- آواشناسی هال الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع فرهنگ فارسی عمید. [۱]
پانویس
[ویرایش]- ↑ دکتر کزازی در مورد واژه ی " هال" می نویسد : ( ( حال در معنی آسایش و بهروزی است و واژه ایرانی است. چنان می نماید که هال پارسی از ریشه آریانی ( هند و اروپایی ) برآمده است که heil در آلمانی و hōla در اسپانیایی نیز که در این زبانها واژه درودند از آن بر آمده اند. ) ) ( ( شب آمد پر اندیشه، بنشست زال به نا دیده بر، گشت بی خورد و هال ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۴٠٠. )
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ فارسی عمید/ نامهی باستان، جلد اول